خداحافظی برای مدت نامعلوم!
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۰۲۹۰۶
« حسنآقا هم عازم تهران بود تا برای تیمش مترجم خوب و مطمئن پیدا کند. کلاسها قطعاً به زبان عربی بود و نباید به امید گرفتن مترجم از سوریه میماندند. با آن وضع جاسوسی شدیدی که آنجا دیده بود، نمیتوانست به کسی اطمینان کند. شناسنامه و عکس بچهها را هم با خودش برد...»
به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران در حالی به یکی از قدرتهای موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمیرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فائضه غفارحدادی، در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانیمقدم پرداخته است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «لیست تقریباً کامل شده بود. در کاغذی که امیر باقریان به حسنآقا داده بود، اسم ۱۲ نفر نوشته شده بود، با خود حسنآقا میشدند ۱۳ نفر. بضاعتشان همین قدر بود. ماه محرم رسیده بود و توی مقر توپخانه هم از همان روز اول مراسم عزاداری برگزار میشد. امیر باقریان قبل از مراسم کنار در میایستاد و افراد منتخب را کنار میکشید و به طور نامحسوس سر صحبت را با آنها باز میکرد.
آخر همه حرفهای بیربط و باربطش به این میرسید که هرچی زودتر شناسنامه و چند تا عکس شش در چهار میاری میدی به من که لازم دارم.
حسنآقا هم عازم تهران بود تا برای تیمش مترجم خوب و مطمئن پیدا کند. کلاسها قطعاً به زبان عربی بود و نباید به امید گرفتن مترجم از سوریه میماندند. با آن وضع جاسوسی شدیدی که آنجا دیده بود، نمیتوانست به کسی اطمینان کند. شناسنامه و عکس بچهها را هم با خودش برد که از طریق وزرات سپاه برای گرفتن پاسپورتشان اقدام شود.
روز رفتن نزدیک شده بود. هنوز افراد منتخب چیز زیادی از سفری که قرار بود، بروند نمیدانستند تنها چیزی که حسنآقا بهشان گفته بود این بود که مدتی میرویم سوریه برای آموزش.
حسنآقا از یکی دو هفته قبل خرد خرد سفارشهای لازم را به شفیعزاده و حاجیزاده کرده بود، برای روز آخر فقط خداحافظی مانده بود و روبوسی.
شفیعزاده تا دم در همراه حسنآقا آمد. حسنآقا کیفش را گذاشت توی ماشین و برگشت سمت در آهنی مقر. نگاه عمیقی به معاون شفیقش انداخت.
مثل همان روز اولی که توی آبادان دیده بودش، جوان، با محبت، با جذبه و پر اقتدار بود. هیچ وقت در مدیر بدون او شک نکرده بود. برای همین، نخستین کسی که بعد از گرفتن حکم توپخانه رفته بود سراغش، حسن شفیعزاده بود. از بای بسمالله، توپخانه را با هم ساخته بودند و پابهپای هم مشکلاتش را حل کرده بودند. برای پیشرفتش برنامه ریخته بودند و برای اجرای برنامهها شب و روز دوندگی کرده بودند. روزها آن قدر صمیمی بودند که خیلیها نمیدانستند از این دوتا حسن آقا کدامشان فرمانده توپخانه است و کدام یک جانشینش. در عوض، شبها که بچهها دور قوری سیاه چای جمع میشدند، کلکلها و سربهسر هم گذاشتنها شروع میشد. حسنآقا استقلالی بود و شفیعزاده پرسپولیسی، هیچکدام هیچوقت کم نمیآوردند! حالا بعد از دو سالونیم که شبوروزشان را با هم گذرانده بودند، خداحافظی برای مدت نامعلوم چند ماهه، زیاد هم ساده نبود. شفیعزاده جلوتر آمد. همدیگر را محکم در آغوش کشیدند و زیر گوش هم چیزهایی زمزمه کردند که خنده را بر لبان هر دوتایشان نشاند. چند دقیقه بعد تویوتای خاکی از فلکه پاداد به سمت تهران راه افتاد. شفیع زاده هم چنان جلوی در مقر ایستاده بود…»
کد خبر 619206منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی يگان موشکي ايران شهيد حسن طهراني مقدم کتاب خط مقدم شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شفیع زاده حسن آقا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۰۲۹۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین روزهای استقلالی بودن | خداحافظی نزدیک است
همشهری آنلاین- چیزی به پایان لیگ بیستوسوم باقی نمانده و استقلال و پرسپولیس فقط ۵۴۰دقیقه دیگر در این فصل بازی خواهند کرد. بعد از این مدت احتمالا تعداد زیادی از یازیکنان حال حاضر از این تیمها جدا میشوند. استقلالیهایی که احتمال رفتنشان خیلی بیشتر از سایرین است در این مطلب معرفی شدهاند.
رافائل سیلوا
بعد از یک دوره جدایی در پنجره زمستانی امسال به استقلال برگشت تا در نیمفصل دوم همراه آبیها باشد اما عملکردش به شکلی بوده که جواد نکونام حالا او را کاملا نیمکتنشین کرده است. سیلوا هفتههای زیادی است که از روز نیمکت شاهد درخشش مدافعان ایرانی در ترکیب استقلال است و بعید به نظر میرسد که طی مدت باقیمانده از فصل بتواند یک بار دیگر جایی در برنامههای نکونام پیدا کند.
آرمان رمضانی
حتی در ابتدای این فصل نیز کادر فنی استقلال او را در لیست مازاد قرار داده بود و قرار بود باشگاه را ترک کند. اما در ادامه نظر مربیان برگشت و آرمان یک فصل دیگر هم در استقلال ماندنی شد. او هر سال در پایان فصل به لیست مازاد اضافه میشود اما ظاهرا راه فرار از این لیست را خوب بلد است.
میلاد فخرالدینی
سن و سالش آنقدر بالا هست که بعد از استقلالی شدن در بازار زمستانی، خودش را در اوج ببیند و دیگر هوس بالاتر رفتن به سرش نزند. میلاد فخرالدینی که یک بار هم در جوانی پیراهن استقلال را پوشیده بود این بار و در سن ۳۴سالگی فقط برای پر کردن خلا یک مدافع راست ذخیره راهی استقلال شده است.
جعفر سلمانی
سلمانی سال گذشته بازیکن موردعلاقه ریکاردو ساپینتو در سمت چپ استقلال بود و ابوالفضل جلالی که به تازگی عنوان برترین گلساز فصل را به خودش اختصاص داده پشت خط او قرار میگیرفت. او حالا باید از میاننیمکتنشینی در استقلال و یا بازی در یک تیم کوچکتر یکی را انتخاب کند.